محل تبلیغات شما

سالهای 86 ،87 که بود و دبیرستانی بودم به فوتبال علاقه زیادی داشتم و دوستان همدلی که در مدرسه داشتم باعث میشد تا برای تماشای فوتبال و پیگیری مسابقاتی که در زمان حضور ما در مدرسه برگزار میشد دست به هر کار خطرناکی برای فرار از مدرسه بزنیم ، منی که دانش آموز بسیار درس خوان و سر به زیری بودم به فوتبال اما که میرسید حتی از مدرسه هم فرار میکردم و مدیر مهربان ان روزها با این که میدید از در مدرسه خارج میشدیم ولی چون از قصد ما خبر داشت هیچوقت مانع نمیشد تمام سهم من و دوستانم از هیجان بازی فوتبال همان فرار کردنها و با نفس نفس زدن ها و تپش قلب زیاد به خانه رسیدن و دیدن پنج دقیقه آخر بازی ها شد و امروز تماشای بازی فوتبال حتی از نزدیک هم برایم ارزشی ندارد ، تمام سهم تو اما سوختن شد .

بی تو شکوفه های سحر وا نمیشود

باز آ که شب بدون تو فردا نمیشود 

آتش بگیر تا که بدانی چه میکشم 

احساس سوختن به تماشا نمیشود .

 

چون نمیگذرد غمی هست ..

آبی آبی مهتابی ، آبی تر از آبی

حوالی همین ساعت های کشدار

فوتبال ,مدرسه ,آبی ,، ,بازی ,تماشای ,در مدرسه ,بازی فوتبال ,حتی از ,از مدرسه ,که در

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

شهید مدافع حرم ایمان خزاعی نژاد شرکت شاماک - سهامی خاص